بهمن 92
عسل و گریم!!!!!!!!!!!
عسل عاشششششششششق گریمه منم بردمش سرزمین عجایب و اینم نتیجششش!!!!! سرزمین عجایب ...
نویسنده :
مامان
9:49
مدرسه ی مامان
چهارشنبه رو هم تعطیل کردن البته فقط واسه ایتدایی ها 4 دی بود و من مراقب بودم امتحان هم دیفرانسیل بود که خودمم معلمش بودم پس به ناچار رفتم و عسلم رو هم با خودم بردم. همون اوایل جلسه بود که مدیر اومدن سر جلسه و گفت: ااا؟ بچه رو آوردی سر جلسه؟ گفتم ناچار بودم حالا بفرستمش تو دفتر؟ گفت :نه اشکالی نداره تا مدیر از کلاسم رفت معاون اومد و گفت عسل بیاد تو دفتر گفتم چرا؟ گفت دستور مدیره!!! اونروز عسل به غایت دختر خوبی بود مدیر و معاون همصحبتش شده بودن و الان ی عااالمه دوسش دارن عسسسسسسسسسسسسسل مهربون یواش یواش داری پارتی مامان میشیااا اینم عکس عسل بعد از برگشت از جلسه ی امتحان که تو هفت حوض گرفتم ...
نویسنده :
مامان
19:39
عسل و شبهای احیا
ماه رمضان امسال یعنی تابستون 1392 ما اهواز بودیم و شبهای احیا رفتیم مسجد ارشاد هر سه شب عسل هم با ما بود و تا سحر بیدار میموند و دعا میکرد ( البته یکمش هم به عشق سحری مسجد بود ) ...
نویسنده :
مامان
14:06
اهوااااااز
روز 25 مرداد 92 که تولد غزال عمه بود رفتیم کافی شاپ پاساژ امام رضا (ع) توی کیانپارس اهواز خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوشششششششششششششش گذششششت ...
نویسنده :
مامان
11:06