کلاغ فضول!
دیروز صبح برای ورزش و بدمینتون رفتیم پارک جنگلی لویزان
نون بربری داغ و خامه و خامه عسلی هم گرفته بودیم و وسطای بازی بدمینتون رفتیم رو یه نیمکت و یه کم صبحانه خوردیم
یه کلاغ هم نزدیکمون داشت با دقت ما رو نگاه میکرد
صبحانمونو نصفه خوردیم و برگشتیم ادامه ی بدمینتون
یهو دیدیم عسل جیغ جیغ کنان میگه صبحانه موووووووووووووووووون
یهو یه منظره ی جالب دیدیم! کلاغه رفته بود رو نیمکت سراغ صبحانه مون و یکی از خامه عسلیا که هنوز باز نکرده بودیم رو با نوکش سوراخ کرده بود و میخورد و لذذذذذذت میبرد
ما هم که نمیدونستیم از گرسنگیشه یا از فضولی اینکه ببینه ما چی داشتیم میخوردیم ٰ، یه کم نون و همون خامه رو واسش رو زمین گذاشتیم و اونم خیلی با لذت به خوردن خامه عسلی ادامه داد.
این هم مدرکش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی