عسلعسل، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

عسل

مدرسه ی مامان

چهارشنبه رو هم تعطیل کردن البته فقط واسه ایتدایی ها 4 دی بود و من مراقب بودم امتحان هم دیفرانسیل بود که خودمم معلمش بودم پس به ناچار رفتم و عسلم رو هم با خودم بردم. همون اوایل جلسه بود که مدیر اومدن سر جلسه و گفت: ااا؟ بچه رو آوردی سر جلسه؟ گفتم ناچار بودم حالا بفرستمش تو دفتر؟ گفت :نه اشکالی نداره تا مدیر از کلاسم رفت معاون اومد  و گفت عسل بیاد تو دفتر گفتم چرا؟ گفت دستور مدیره!!! اونروز عسل به غایت دختر خوبی بود مدیر و معاون همصحبتش شده بودن و الان  ی عااالمه دوسش دارن عسسسسسسسسسسسسسل مهربون یواش یواش داری پارتی مامان میشیااا اینم عکس عسل بعد از برگشت از جلسه ی امتحان که تو هفت حوض گرفتم   ...
13 دی 1392

عسل و شبهای احیا

ماه رمضان امسال یعنی تابستون 1392 ما اهواز بودیم و شبهای احیا رفتیم مسجد ارشاد هر سه شب عسل هم با ما بود و تا سحر بیدار میموند و دعا میکرد ( البته یکمش هم به عشق سحری مسجد بود )       ...
12 دی 1392

اهوااااااز

روز 25 مرداد 92 که تولد غزال عمه بود رفتیم کافی شاپ پاساژ امام رضا (ع) توی کیانپارس اهواز خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوشششششششششششششش گذششششت ...
12 دی 1392

دریا!!!!!!!!!!!

آخخخ جووون تعطیلیییی سه شنبه 3 دی 92 به دلیل آلودگی هوا مدارس ابتدایی تهران تعطیل ششششدن   منم کلاس نداشتم چون ماه امتحاناته و منم اون روز مراقبت نداشتم و بیکار بودم روز بینظیری ششششششششششششششد چون سورپرایز شدیم و رفتیم محمودآبااااد اولش قرار شد تا رودهن بریم بعدش رفتیم آبعلی و ازاونجا هم گذشتیم و رفتیم گزنک و بعدش آمل و یهو وااای  خدااای مننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن  محمودآبااااااااااااااااااااااااااااااااااااد محشششششششششششششششششر بود ما تا حالا اونجا نرفته بودیم دریاااااااااااااااا مثل همیشه بینظیر بووود   اون روز عسل از ته دلشششششش ششششاد بود عاشششقتم دخترمممم عسسسسسسسسلممم ...
12 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل می باشد