عسلعسل، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

عسل

به جون خدا !

قسم راست عسل : به جون خدا نمیدونم عسلم اين چه قسمیه فدات شم؟  به جون خدا  !!!!!!!!!!!!!!!!    ی سالی هست که عسل هر وقت ميخواد قسم بخوره ميگه به جون خدا  جقدرم پاک و قشنگ میگه عسلم الهی فدات شم با اين فرهنگ  لغت  مخصوصت  جديدا هم  که  بهم میگه به  اندازه ي  تمام عددا دوستت دارم . عسلم  منم  دوستت دارم بیشماااااااااااااااااااااااااااااار   ...
9 بهمن 1390

کاپشن تپل

دو ماه پيش رفتم واسه عسلم پالتو بخرم وقتي وارد فروشگاه شدم من يه پالتو ديدم و به فرشنده گفتم واسمون بيارن تا عسل پرو کنه اما عسل کلي غرو نق زد که من اينو نميخوام ، از اون تپلا ميخوام که بچه هاي مهدمون ميپوشن! تازه متوجه شدم که دخترم کاپشن ميخواد نه پالتو ...
7 آذر 1390

کنترل ماهواره!

حدود سه هفته پيش عسل يهو اومد و گفت مامان کنترل ماهواره خراب شده!!!!!!! پرسيدم چرا؟ گفت مامان روش عسل ريخت منم بردم شستمش! خلاصه اين که کنترل خراب شد تا اين که هفته ي پيش يه سري باطري واسه اسباب بازيهايي که داداش گلم کورش  از اهواز واسه عسل فرستاده بود خريدم عسل هم دوباره سرگرم شد و يهو  دويد و گفت مامان درستش کردم! آره کنترل رو مي گفت معلوم شد که کنترل خراب نشده  بود بلکه فقط باطرياش مشکل پيدا کرده بودن که عسل خودش اونا رو عوض کرد و کنترل هم به کار افتاد. عاااااشقتممم  عسلممممم ...
5 آذر 1390

مبااااااااااااارکه

مبااااااااااااااااااااااااااااارکه عشششششششششششششق مامان متاسفانه برخلاف ميلم مجبور شدم دو روز اول هفته يعني شنبه ها و يکشنبه ها عسل رو بفرستم مهد که چون سنش اقتضا ميکنه ميبرنش تو کلاس پيش دبستاني وااااي از دست اين خياطااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بالاخره بعد از تقريبا يک ماه فرم پيش دبستاني عسل آماده شد که چون عسل  مسافرت بود مجبور شدم روز سه شنبه 26 مهر 90 ببرمش پيش دبستاني تا لباسشو براي اولين بار تنش کنه مثل ماه شده بود عروسکم با يه دنيا ذوق و شادي عسلم آرزو ميکنم لباس فارغ التحصيلي هاروارد رو تنت ببينم عروسسسسسسسسسسسسسکم             ...
30 مهر 1390

بزرگ شدي درکم ميکني؟

سلااام عسلم عشقممممممممممممممممممممممممممممم عسل جونم يهو ترسيدم ميترسم  ، ميترسم بابت تصميماتي که گرفتم منو نبخشي  ، درک نکني وقتي بزرگ شدي مبادا مامانو شماتت کني گلم؟ اين روزا مامان خوشحاله ، شاده ، درک کن لطفا،  البته نه الان وقتي بزرگ شدي عسلممم تا ميام خوشحال باشم تو رو که ميبينم دلم ميگيره چه تناقض عذاب آوريه البته رد نميکنم که مي ترسم ولي حالم بهتر از قبله   عااااااااااااشقتمممممممممممممممممم عسل زندگيم   ...
10 مهر 1390

مشغله

تقریبا یه ماهه که من متحول شدم و زندگیمم متحول تر ! آخریشم همین قبول شدنم تو دانشگاه س که چهار روزه درگیر ثبت نامم ! بالاخره امروز طلسمش شکست و من ثبت نام شدم ( البته با نقصان پرونده) اینه که نتونستم  وبلاگو به روزش کنم بعد از این هم شاید کمتر به وبلاگ عسلم سر بزنم متاسفانه و برخلاف میلم عسل رو پیش دبستانی ثبت نام کردم آخه بچه بی سوادش با نمک تره  به نظر من بچه باید شور و ذوق دبستانو داشته باشه پس قبلش نباید درسی خونده باشه عسلم عااااااااشششششششقتم ...
22 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل می باشد