عسلعسل، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

عسل

من و فاطی

چند روز پیش با عسلم رفتیم از غرفه ی کنار مسجد رسالت ی مفاتیح بخرم. به فروشنده گفتم لطفا ی مفاتیح بدین . عسل گفت مامانی من و فاطی دیگه چیه؟یعنی تو و خاله فاطی؟!!!!!!
15 تير 1391

عسل خدارو شاد کرد !!!!!

حدود ی ماه پیش رفتم تو اتاق خواب ، دیدم که عسل کتاب قرآن رو باز کرده و داره جلوش میرقصه ! گفتم عسلم چیکار میکنی؟ گفت دل خدا رو شاد میکنم ...
15 تير 1391

عسل و هفت سین 91

     الهی بمیرم عسلم که امسال سر سفره ی هفت سین بیمارستان سال رو تحویل کردی! روز 27 اسفند عسلمو بردم مطب آقای دکتر اسدپور چون عسل بعد از بیشتر از دوماه هنوزم سرفه میکرد دکتر گفت ببر رادیولوژی عکس سینه و سرش رو بگیر شاید از سینوساش باشه منم همون موقع با زهرا رفتم عکس که آماده شد بردیم نشون دکتر دادیم دکتر هم تا عکسو دید نه گذاشت و نه برداشت یهو  گفت ببرینش بیمارستان نفت بستریش کنین !! وحشتناااک بوووووووووووووووووووووووود. اولش فکر کردم شاید ی اشتباهی یا ی اغراقی شده . اما متاسفانه دکتر شدیدا اصرار داشت. من که عسلو بردم خونه و فردا صبحش بردمش کلینیک امیرکبیر تا ی خانم دکتر حاذق هم نظر بده. متاسفا...
5 فروردين 1391

به جون خدا !

قسم راست عسل : به جون خدا نمیدونم عسلم اين چه قسمیه فدات شم؟  به جون خدا  !!!!!!!!!!!!!!!!    ی سالی هست که عسل هر وقت ميخواد قسم بخوره ميگه به جون خدا  جقدرم پاک و قشنگ میگه عسلم الهی فدات شم با اين فرهنگ  لغت  مخصوصت  جديدا هم  که  بهم میگه به  اندازه ي  تمام عددا دوستت دارم . عسلم  منم  دوستت دارم بیشماااااااااااااااااااااااااااااار   ...
9 بهمن 1390

کاپشن تپل

دو ماه پيش رفتم واسه عسلم پالتو بخرم وقتي وارد فروشگاه شدم من يه پالتو ديدم و به فرشنده گفتم واسمون بيارن تا عسل پرو کنه اما عسل کلي غرو نق زد که من اينو نميخوام ، از اون تپلا ميخوام که بچه هاي مهدمون ميپوشن! تازه متوجه شدم که دخترم کاپشن ميخواد نه پالتو ...
7 آذر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل می باشد