عسلعسل، تا این لحظه: 17 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

عسل

شب یلدا

جشن شب یلدا  روز چهارشنبه 29 آذر ماه 91   در دبستان  اینم عسل و معلم بی نظیرشون سر کار خانم صاحب الزمانی که من عاشقشششم معلم بسیار مودب با تم مذهبی و عااالی در تدریس           ...
11 بهمن 1391

" غ " علامت چیه؟

عسل امتحان دااااااااااااااااااااااد !!!!!!!!!!!!! چهارشنبه 6 دی ماه عسل تا رسید خونه گفت مامان این ( با دستش حرف غ رو تو هوا کشید ) یعنی چی؟ منم گفتم یعنی غلط دیدم یهو از کیفش ی برگ امتحانی در آورد و گفت پس من غلط داشتم؟ الهییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی باورم نمیشه عسل امتحان داده اونم امتحان ریاضییییییییییییییییییییی همش درست بود فقط تو ی سوال متوجه سوال نشده بود و اون سوال سه قسمتی بود که اتفاقی ی قسمتشو درست نوشته بود اما دو قسمت دیگش غلط یا به قول خودش اینو (غ ) گرفته بود. عسلم مامان فداااااااااااااااااااااااات عروسکمممممممممممممممممم ی عااالمه دوست داااااااااااااااااااااااااار...
12 دی 1391

ضرب

تقريبا  هفته اول مهر بود که عسل فرق بين ضرب و جمع رو تشخيص داد.البته بدون راهنمایی و جهت دهی.واسه تغذیه مدرسش پسته هم میذارم که عسل بعضی روزا میاره خونه میخورشون. روزای اول مدرسه بود که عسل داشت تو خونه پسته هاشو میخورد که یهو با ی عالمه هیجان گفت: مامان چهار تا دوتا میشه 8 تا !!!!!!!!!!!!!!!! اولش فکر کردم جمع دو و چهار رو اشتباها 8 حساب کرده گفتم چي؟ گفت  مامان من 4 تا پسته خوردم هر کدومشون دوتا پوست دارن پس 4 تا دو تا میشن 8 تا. اصلا باورم نميشد خداییش عااااليههههههههههههههههه . ي عااالمه شاد شدم. که دوباره گفت مامان دو تا چهار تا هم میشه 8 تا . فرقي نداره اول چهار رو بگم یا دو رو جواب هر دو تاش میشه 8. ي عااا...
4 آذر 1391

نمایشگاه

دیروز  واسه اولین بار عسل رو بردم نمایشگاه نوشت افزار ، البته تو اهواز تقریبا خلوت بود اما هیجان بچه ها و به خصوص عسلم ی حس قشنگی به نمایشگاه میداد البته این حس قشنگ فقط متعلق به بچه هاس   چقدر حس من و عسلم شبیهن انگاری منم ی حسی شبیه حس عسل دارم  با این تفاوت خیلی کوچیک که : وااااااااااااااااااااااااای بازم مهر و بازم کار و بازم بیدارشدن صبح و نگرانی تموم نشدن کتاب خداییش تفاوت حس من و عسل کم نبود؟                     ...
20 شهريور 1391

واکسن

آخ جووووووووووووووووووووووووووون طلسم شکست و عسل واکسن 6 سالگیشو زد نه تب و نه درد فقط به اندازه ی ی بیضی با قطر بزرگ 10 سانتی متر قرمز شد! قطر کوچیکشم حدود 4 سانتی متر بود  ی عالمه دعا کرده بودم که بچم تب نکنه  البته بدنش گرم شد اما با استامینوفن ، اثری ازش نموند. خداروشکر واکسن بی دردسری بود البته هنوزم ی کمی  صورتیه ولی تا بهش ضربه نخوره ، دردی نداره. خداروشکرررررررررررررررررررررر  ی  عااااااااالمه شکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر ...
24 مرداد 1391

عید 91

واسه اولین بار عسلم مهمون امام رضا شد. ششم فروردین 91 من و عسل و الناز و غزال و یاسمن و محمد رفتیم مشششششهددد محششششششششششششششششششر بووود عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بووود واسه رفتن ، بلیط قطار داشتیم یکسره از اهواز به مشهد وااای نمیدونین چقدر خوش گذشت از خود اهواز هنوز قطار راه نیفتاده ، زدیم و رقصیدیم تا خود مشهد فقط اون وسطا چند ساعتی (البته خیلی کم) خوابیدیم. خلاصه این که دل مومنین و زایرین مشهد رو حسسسابییی شاد کردیم حدودا 28 ساعتی تو راه بودیم تا بالاخره رسیدیم مشششششششهددددد رفتیم هتل و جاگیر شدیم و آخ جووووووووووووووون حرم       ...
31 تير 1391

معضل باسوادشدن عسل

فاجعهههههههههههههههههههههه افتضاحهههههههههههههههههههه وحشتناکهههههههههههههههههه فکرشو بکنین عسل داره میره اول دبستان .بچم با سواد میشه  اونوقت دیگه از دستش امان ندارم  اس ام اسامو میخونه مطالب وبلاگشو میخونه ( آخه بعضیاشو یواشکی نوشتم بچم خجالت میکشه مطرح بشن  ) دیگه ما هم سانسور خواهیم کرد کاری که اصلا خوشمان نمی آید. ...
21 تير 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عسل می باشد